Sunday - 2024 09 June                                                           یکشنبه - ۲۰ خرداد ۱۴۰۳

دوم اینکه پول می تواند امنیت را تامین کند. داشتن پول در بانک می تواند احساس امنیت و ثبات را برای افراد و خانواده ها ایجاد کند. می توان از پول برای پرداخت هزینه های پزشکی، تحصیل و سایر مایحتاج استفاده کرد. همچنین می توان از آن برای سرمایه گذاری در دارایی هایی استفاده کرد که باعث تولید پول بیشتر و ایجاد جریان درآمد ثابت می شود.

در نهایت، پول می تواند آزادی و انعطاف پذیری را فراهم کند. داشتن پول به افراد و خانواده ها این آزادی را می دهد که در مورد محل زندگی، کار و بازی خود انتخاب کنند. می توان از آن برای خرید اقلامی استفاده کرد که کیفیت زندگی را بهبود می بخشد، مانند اتومبیل، تعطیلات، و بهبود خانه. پول همچنین می‌تواند آزادی برای دنبال کردن سرگرمی‌ها، راه‌اندازی کسب‌وکار و تحصیلات عالی را فراهم کند.

قدرت پول غیرقابل انکار است. بسته به نحوه استفاده از آن می توان برای خوب یا بد استفاده کرد. از پول می توان برای ایجاد فرصت ها، تامین امنیت و ارائه آزادی استفاده کرد. اما همچنین می توان از آن برای استثمار افراد آسیب پذیر، ایجاد نابرابری و تداوم بی عدالتی استفاده کرد. نکته کلیدی این است که از پول به طور مسئولانه استفاده کنید و به یاد داشته باشید که این ابزاری است که می توان از آن برای ایجاد دنیایی بهتر استفاده کرد.

پول در واقع یک نیروی قدرتمند در جامعه است. می توان از آن برای بهبود زندگی، ایجاد فرصت ها و ترویج عدالت استفاده کرد. اما می توان از آن برای ایجاد نابرابری و بی عدالتی نیز استفاده کرد. این به هر یک از ما بستگی دارد که از پول به طور مسئولانه استفاده کنیم و اطمینان حاصل کنیم که از آن به نفع همه استفاده می شود.

چگونه پول به بازی وضعیت کمک می کند
اقتصاد آمریکا تحت سلطه مفهوم استاندارد زندگی پایه جهانی بالاتر از سطح فقر است. مردم اغلب درگیر یک بازی موقعیت هستند و دائماً سعی می کنند از طریق پول و دارایی های مادی مجلل از دیگران بالاتر بروند و عزت نفس خود را تقویت کنند. پول وسیله ای برای دستیابی به یک سبک زندگی راحت و مجلل است که مملو از تجربیات معتبر است. انباشت پول به افراد این فرصت را می دهد که وضعیت خود را به صورت بصری نشان دهند و در محافل اجتماعی خود به رسمیت شناخته شوند.

پول و سرمایه گذاری
افرادی که پول بیشتری دارند اغلب آن را در بخش های مختلف مانند بازار سهام، صندوق های سرمایه گذاری مشترک یا در سرمایه گذاری های تجاری سرمایه گذاری می کنند. این چه کاری را انجام می دهد؟ ثروت آنها به اقتصاد بازگردانده می شود. ثروت افرادی مانند وارن بافت به نفع ملت است زیرا سرمایه گذاری آنها به رشد و توسعه صنایع و سرمایه گذاری های مختلف کمک می کند.

پول در مقابل وضعیت: چرا فقیر بودن بیشتر از پول است
وقتی از فقر صحبت می کنیم، پول، درآمد و ثروت اولین جنبه هایی هستند که ذهن ما را متاثر می کند. فقر را چگونه تعریف می کنید؟ در حالی که برخی فقر را نداشتن دارایی مادی کافی برای داشتن یک زندگی راحت و مجلل می دانند، برخی دیگر فکر می کنند که فقیر بودن به معنای نداشتن غذای کافی، زندگی نکردن در یک خانه بهداشتی "عاری از میکروب" و عدم دسترسی به مراقبت های بهداشتی با کیفیت است. . ایده فقر فقط شهودی نیست، بلکه توهمی نیز هست.

در دنیایی که فقر را با مقیاس پول و موقعیت می سنجد، به راحتی می توان نادیده گرفت که فقر واقعاً چه معنایی دارد. در حالی که مشکلات مالی بدون شک جنبه مهمی از زندگی همه افراد است، آیا همه کسانی که با آن مواجه می شوند فقیر هستند؟ تأثیر متقابل بین موقعیت و پول عمیقاً بر نحوه نگرش فرد به ایده فقر تأثیر می گذارد. این مقاله به بررسی ایده های وضعیت و پول و چگونگی شکل دادن آنها به تعریف فقر می پردازد. علاوه بر این، این مقاله به پیچیدگی های فقر می پردازد و ثابت می کند که چرا فقیر بودن فقط یک حالت ذهنی است، نه یک شرط.

پول در مقابل وضعیت - چه چیزی درگیر است؟
پول داشتن و مقام بالا دو چیز متفاوت هستند. چرا؟ این را در نظر بگیرید
.

پول آسایش مادی و منابع را برای نیازها و خواسته های اولیه فراهم می کند. احساس امنیت و ثبات را از نظر مسکن، غذا و مراقبت های بهداشتی تضمین می کند. همچنین، پول دسترسی به فرصت های آموزشی را فراهم می کند.

وضعیت چطور؟ موقعیت اغلب با شناخت اجتماعی و تحسین دیگران همراه است. داشتن یک وضعیت خاص، احساس تعلق و پذیرش را در حلقه های خاص ایجاد می کند و درها را به روی شبکه ها و فرصت های انحصاری باز می کند.

پول، وضعیت، و مالکیت
در دنیای امروز، بسیاری از افراد پول را با موقعیت و مالکیت یکی می دانند. اولویت افزایش عزت نفس با استفاده از پول برای استطاعت اموال مادی و تجملات است. هدف نهایی در اینجا چیست؟ برای رسیدن به جایگاه اجتماعی بالاتر. میل به مالکیت امروزه بسیار رایج است - هر چه فرد دارای کالاها و وسایل تجملاتی بیشتری باشد، مستقل تر می شود. این تصور از استقلال بسیار دور از واقعیت است زیرا ما به عنوان انسان در چندین جنبه از زندگی خود به دیگران وابسته هستیم. با این حال، نگاه تحریف شده به پول باعث شده است که مردم بیشتر به این ایده گرایش پیدا کنند که پول به جای اینکه بتواند نیازهای اساسی انسان را برآورده کند، موقعیت و مالکیت می آورد.

پول و کیفیت زندگی
چگونه «کیفیت زندگی» را تعریف کنیم؟ نیازها، خواسته ها و اهداف مالی هر فردی متفاوت است. کیفیت زندگی به این عوامل بستگی دارد. توانایی استطاعت مالی تجملات یا دارایی‌های مادی گران‌قیمت اغلب با کیفیت بالاتر زندگی برابری می‌کند، در حالی که عدم توانایی مالی آن‌ها، که به عنوان «فقیر بودن» در نظر گرفته می‌شود، معادل کیفیت پایین زندگی است. مردم به دلیل این عقیده نادرست که پول بیشتر به معنای کیفیت بهتر زندگی است، از کاهش موقعیت اجتماعی خود می ترسند.

پول و استقلال مالی
چه کسی آزادی مالی نمی خواهد، درست است؟ آزادی مالی مفهومی گریزان است که نوید استقلال، فراوانی و بیش از اندازه پولی است که می‌توانید در آن شنا کنید. با این حال، ایده استقلال مالی هم ذهنی و هم گریزان است. چرا؟ زیرا استقلال کامل وجود ندارد. به عنوان انسان، وابستگی به دیگران در جنبه های مختلف زندگی اجتناب ناپذیر است. همه ما هرازگاهی به کمک عملی نیاز داریم، و گرفتن مقداری از دوستان، خانواده یا هم اتاقی هایمان چیز بدی نیست.

فقیر بودن چیزی فراتر از پول است
زمانی فقر به عنوان یک وضعیت محرومیت و مبارزه تلقی می شد. فقر واقعی به معنای مبارزه یا عذاب روزانه برای نداشتن منابع برای خرید یک وعده غذایی یا تصمیم گیری در مورد اینکه آیا باید به کودکان غذا بدهید یا هزینه سرپناه را بپردازید، بود. فقر واقعی برای فرد انزوا به ارمغان می آورد و او را در ترس و اضطراب دائمی زندگی می کند. واقعاً "فقیر" بودن به معنای این بود که بدانیم وعده غذایی بعدی از کجا می آید، ترس از خطر بی خانمانی، یا نگرانی در مورد ناتوانی در تهیه یک داروی نسخه ای ساده برای کودک.

اما حالا چطور؟

 در دنیای امروز، فقر بیشتر یک توهم است و مردم بیشتر نگران داشتن جایگاه پایین هستند. برای بسیاری، فقیر بودن از نظر مالی لزوماً مساوی با گرسنگی فیزیکی یا کمبود مایحتاج نیست. مردم زندگی پرباری دارند، بچه‌ها را بزرگ می‌کنند و از امکانات رفاهی متوسطی مانند لباس‌های مقرون‌به‌صرفه و تعطیلات خانوادگی گاه به گاه لذت می‌برند و هنوز هم خود را فقیر می‌نامند. چرا؟ آن‌ها در این توهم هستند که اگر لباس‌های گران‌قیمت، تعطیلات عجیب و غریب و سبک زندگی مجلل نباشد، در فقر زندگی می‌کنند.

در اقتصاد مدرن، فقر چیزی فراتر از پول است، بلکه به موقعیت مربوط می شود. این چیزی کمتر از یک حالت ذهنی نیست که ناشی از دیدگاه تحریف شده نسبت به پول و تمایل به تعلق داشتن به پله های بالای نردبان است.

عدم توانایی مالی برای یک سفر، یا ناتوانی در پرداخت هزینه برای بازسازی مناسب یا خرید یک جفت کفش زیبا که در اینترنت یافت می شود، تعریف فقر امروزی است. اما آیا این حقیقت دارد؟ نه. به این معناست که فرد دارای موقعیت پایین و توان مالی محدود است.

وقتی کسی درخواست پول یا انعام می کند، ممکن است لزوماً برای کمک مالی التماس نکند، بلکه به دنبال راهی برای بهبود وضعیت مالی و اجتماعی خود است. تقریباً هر کسی می‌تواند مایحتاج‌هایی مانند رانندگی کرولا و خوردن پیتزای کاستکو را بپردازد، اما عدم تمایل به پذیرش این امر نشان‌دهنده تمایل به موقعیت است.

مردم بیشتر به سمت پول گرایش پیدا کرده‌اند و دستیابی به موقعیت، فقر را دوباره تعریف کرده است.
اقتصاد مبتنی بر وضعیت، مردم را به تعقیب تجربیات، اغلب بیش از توان مالی، ترغیب می کند.
استانداردهای غیرواقعی که توسط رسانه های اجتماعی ایجاد می شود، درک فقر را مخدوش می کند.
خطوط مبهم بین زندگی اولیه و زندگی مبتنی بر موقعیت بر انتخاب های شخصی و دیدگاه های فردی نسبت به فقر تأثیر می گذارد.
فقر چیزی فراتر از پول است. همه چیز در مورد وضعیت است.