Friday - 2024 05 July جمعه - ۱۵ تیر ۱۴۰۳
حواسپرتی ایجاد میشود
آنچه مردم را از زندگی حقیقی بازمیدارد، فقدان برنامهریزی یا اراده قوی برای رسیدن به آن یا حواشی زندگی نیست. تقریباً همیشه پای حواسپرتی درمیان است.
حواسپرتی شمشیری دولبه است و ما را از انجام کاری که دوست داریم انجام دهیم بازمیدارد. گاهی با لذتهای زودگذر مشغول میشویم یا ممکن است درگیرِ کشمکشهای درونی خود باشیم.
پادزهر حواسپرتی چیست؟
پاسخ دادن به این سؤال آسان نیست. راهحل، درنهایت، یک راهحل شخصی است. ما باید بدانیم برای متمرکز شدن چهکار میتوانیم انجام دهیم و انرژی شگرف خود را در مسیرِ پیشرفت به کار بگیریم. نکتهای که من در اقصی نقاط جهان به آن رسیدم، این است که تهیه پادزهر حواسپرتی با شناخت آغاز شود.
باید بدانید چه چیزی حواس شما را پرت میکند و چرا.
در ادامه فهرستی از مواردی را که فکر میکنم رایجترین عوامل حواسپرتی در جوامع امروزی هستند، با شما به اشتراک میگذارم. هدف این است که جلوی آینه بایستید و از خود بپرسید که زمان و انرژیتان صرف چه چیزهایی میشود؟ و چه چیزی شما را از رسیدن به خواستههای اصلیتان بازمیدارد؟
۷ عامل حواسپرتی روزمره که شما را از زندگی کامل بازمیدارند
امیدوارم شرح این موارد مؤثر واقع شود و الهامبخش گفتوگوهایی جدیتر (با یک دوست معتمد) درخصوص پانهادن در مسیری جدید باشد.
۱. بلاتکلیفی
خیلی اوقات در زندگی به بنبست میرسیم، زیرا در تصمیمگیریهای دشوار که با بدهبستان سروکار دارند، بد عمل میکنیم. ما همهچیز و همهجا را به یکباره میخواهیم (عنوان فیلمی ساخته دنیل کوان و دانیل شاینرت). اما بلاتکلیفی ما را از حرکت به سمت جلو بازمیدارد. درنهایت، دست به انتخاب نمیزنیم و از نتایج مثبت انتخاب جسورانه مسیر بیبهره میمانیم.
۲. اعتیاد به شبکههای اجتماعی
هر اعتیادی یک حواسپرتی بزرگ است اما میخواهم از اعتیادی صحبت کنم که بیش از همه مشهود است. مثل نوزادان که از پستانک برای آرامش استفاده میکنند، ما بزرگسالان از صفحه نمایشهای دیجیتال برای تسکین، آرامش و پرت کردن حواسمان از ناراحتیها و واقعیات زندگی استفاده میکنیم. اعتیاد به صفحه نمایشهای دیجیتال ما را از دنیای واقعی و ضروریات زندگی خوب منحرف میکند.
۳. غرق شدن در موفقیت
زندگی کردن برای تأثیرگذاری روی دیگران یا تلاش برای هویتسازی براساس موقعیت و جایگاه فردی، یکی از بزرگترین عوامل حواسپرتی است. ما انسانها همیشه نگران این هستیم که بقیه چه فکری میکنند اما بهتر است این دایره را کوچک نگهدارید و فقط روی افرادی تمرکز کنید که آنها را خوب میشناسید؛ افرادی که «موفقیت» را در ابعاد وسیعتری میسنجند و آن را به کامیابی در برهه خاصی از زندگی محدود نمیکنند.
۴. کمالگرایی
برخی از ما استانداردهای بالایی برای خود در نظر میگیریم که هرگز نمیتوانیم به آنها برسیم. شاید رویکرد جسورانهای برای زندگی باشد اما واقعاً ترسناک است. کمالگرایی از ترس آدمی از شکست، ارائه تصویر احمقانه از خود و ناکافی بودن نشأت میگیرد. اما کجای زندگی یا طبیعت را سراغ دارید که کمالگرایی در آن معیار معقولی باشد؟ ما باید محدودیتهای خود را قبول کنیم و کارهایی را که از پس انجامشان برمیآییم، در اولویت بگذاریم. این تنها کاری است که میتوانیم انجام دهیم و کفایت میکند.
۵. مادیگرایی
یکی از معیارهای سنجش پیشرفت در زندگی، ثروتاندوزی و مادیات است. موافقید؟ فقط یک مشکل بزرگ وجود دارد: ثروتاندوزی و مادیات بتدریج تمام ابعاد زندگی را تحتالشعاع خود قرار میدهند. هرگز احساس نمیکنید به اندازه کافی ثروت دارید و نمیتوانید از ثروتاندوزی دست بکشید. این امر بهطور حتم شما را از معیارهای واقعی پیشرفت، از جمله زندگی هدفمند و ارتباط با دیگران دور میکند.
۶. مقایسه
همیشه کسی هست که کاری جالبتر از شما دارد، بیشتر از شما پول درمیآورد یا بهظاهر اوقات بهتری را تجربه میکند. نیازی نیست زانوی غم بغل بگیرید، مگر آنکه خودتان بخواهید. چشم و همچشمی باعث میشود که دیگر قدردان داشتههای خود نباشید؛ امری که سادهترین و ژرفترین راه بهبود زندگی محسوب میشود.
۷. زندگی در گذشته یا آینده
برای داشتن یک زندگی حقیقی باید در لحظه زندگی کنید. زندگی در حسرت گذشته یا در سایه نگرانی درخصوص آینده، باعث میشود که قدر لحظهها را ندانید. زندگی چیزی نیست جز چندهزار لحظه حال که در قالب یک قصه بزرگ درهم تنیده میشوند؟ یادآوری خاطرات کار خوبی است اما نباید اجازه دهید تصمیماتی که دیگر قادر به تغییرشان نیستید، شما را به دردسر بیندازند. برنامهریزی هم کار خوبی است اما نباید نگران فرداها باشید. طوری زندگی کنید که از لحظه لذت ببرید.
دیدگاه خود را بنویسید